گزارش هفته؛

نقد سینمایی یا جبهه‌گیری‌های جناحی؟

|
۱۳۹۹/۰۵/۰۲
|
۰۶:۰۱:۰۰
| کد خبر: ۱۰۳۲۹۴۷
نقد سینمایی یا جبهه‌گیری‌های جناحی؟
منتقدان سینما همواره در طول تاریخ به مخاطبان برای کشف فیلم‌ها و فیلمسازان مهم کمک بسیاری کرده‌‌اند اما در سینمای ایران بسیاری بر این عقیده‌اند که منتقد جایگاه واقعی خود را از دست داده و رابطه چندانی بین منتقد و مخاطب سینما وجود ندارد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ مطرح شدن جایگاه منتقد در سینما باعث شد تا با چند تن از متنقدان به بررسی نقد سینمایی در برنامه‌های تلویزیونی بپردازیم. در ادامه گفت‌‍وگوی چند منتقد سینما را می‌خوانید.

محمود گبرلو: نقد در تلویزیون شوخی است/ جناحی مشخص قصد کوبیدن سینما را دارند

محمود گبرلو در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، ابتدا درمورد عدم تعامل سینما و تلویزیون گفت: «معتقدم مدل رفتاری تلویزیون درباره سینما؛ مدلی استثنایی و خاص است چرا که هیچ‌کجای دنیا این دو مدیوم علیه یکدیگر نیستند، بلکه دو بال یک جریال سرگرمی‌اند که مخاطبان را به روش‌های مختلف جذب می‌کنند.»

او در ادامه گفت: «اگر برنامه‌‌های تلویزیونی علیه سینما صحبت کنند _ در حالی که از سرمایه‌‌های سینما و آثار فاخر آن بهره می‌برد _ پس باید به نقد خودشان هم بپردازند و این صورت ما شاهد یک نقد اصولی خواهیم بود. در شرایطی که نقدهای تلویزیونی پیش از آنکه تحلیل سازنده و اصولی باشند در راستای تخریب سینماست، دست‌اندرکاران صدا و سیما باید به تحلیل جدی آثار تلویزیونی بپردازند تا باعث رشد و ارتقای برنامه‌های شود.»

گبرلو که حاشیه میان سینماگران و اهالی تلویزیون را رفتاری غلط می‌داند، در همین مورد افزود: «متاسفانه شاهد رفتاری خصمانه هستیم که بین هر دو گروه وجود دارد. کانون کارگردانان سینما اطلاعیه می‌دهد که در تلویزیون حاضر نمی‌شوند و از طرف دیگر تلویزیون بی‌توجه به شرایط امروز از منتقدانی استفاده می‌کند که علیه سینما حرف می‌زنند و این غلط است. به نظرم این میان مخاطب را فراموش کرده‌ایم، در حالی که کسانی که اهل تماشای فیلم در سینما هستند و آنهایی که مخاطب تلویزیون هستند، مکمل یکدیگرند.»

این فعال رسانه درمورد سیاست‌‌های مدیران صدا و سیما در راستای تخریب سینما گفت: «متاسفانه‌ شیوه‌ای که برنامه‌های تلویزیونی در قبال سینما انتخاب کرده‌‌اند غلط است اما نمی‌توانم بگویم این رویکرد کلی مدیران سازمان است و گاهی سیاست‌های غلط تهیه‌کننده یک برنامه یا مدیر یک شبکه موجب چنین اتفاقی می‌شود و فکر نمی‌کنم تفکر غالب در تلویزیون در راستای تخریب سینما باشد.ند »

تهیه‌کننده و مجری سری دوم برنامه «هفت» که یکی از دوران بدون حاشیه این برنامه را مدیریت کرد و مهمان‌های سینمایی شناخته‌شده‌ای را به تلویزیون دعوت کرد، در مورد انتخاب منتقدانی که جایگاه ثابتی در تلویزیون به دست آورده‌اند و حضور پر سر و صدایی هم در این برنامه‌ها دارند، گفت: «اگر بخواهیم کارشناسانه به ماجرا بنگریم، شیوه‌ای که برخی منتقدان در تلویزیون اتخاذ کرده‌اند، ضد منتقد و ضد سینماست و قاطعانه می‌توان گفت این رویکرد موجب شده تا تماشاگران کمتری به سینما بروند.»

او ادامه داد: «الان برخی منتقدها شومن شده‌اند و با ایجاد فضای کمدی و شوخی جای خود را ‌در دل مردم باز می‌کنند. جایگاه واقعی نقد فراموش شده و در حالی که مردم براساس نقد همین شبه‌منتقدان فیلم‌ها را می‌بینند، شاهد تاثیری منفی بر روند سینما هستیم. در ضمن باید بگویم که منتقدان خوش‌قلم و خوش‌بینی داریم که تحلیل‌های منصفانه و فنی در نسبت با سینما و آثار سینمایی دارند و بر همین اساس هم فیلم‌های سینمایی را نقد می‌کنند. شاید برخی از این منتقدان به دلیل تجربه نوشتاری و نقدهای مکتوب، سخنور نباشند و به خوبی دیگران نتوانند حرف بزنند، ولی باید فضا فراهم شود تا منتقدان در برنامه‌‌های تلویزیونی حاضر شوند. ما این افراد را می‌شناسیم و راضی نیستیم جای این منتقدان، شبه‌منتقدانی مدام با الفاظ رکیک سینما را تخریب کنند. این نشانه‌ای از تفکر عده‌ای در تلویزیون است که بنا بر نابودی سینما را دارند. طوری که به نظرم امروز نقد در تلویزیون یک شوخی است!»

گبرلو در مورد فیلم‌های سینمای ایران و کیفیت آنها گفت: «واقعیت این است که در سینمای ایران بیش از 100 فیلم در سال تولید می‌شود؛ در این میان فیلم‌هایی حتی بی‌ارزش با ساختار و مضمونی کهنه و پوسیده هم تولید می‌شود اما در مجموع سینما غذای فکری و سرگرمی مردم را فراهم می‌کند و ما از تماشای فیلم‌های زیادی لذت می‌بریم. نمی‌توان منکر ساخت فیلم‌هایی شد که به فیلم‌های پول‌ساز شهرت دارند و در طول سال ساخته می‌شوند، اما در این میان برخی از جناح‌های فکری خاص و مشخص قصد دارند با علم کردن فیلم‌های پولساز و بست دادن به آن به کل آثار، سینما را بکوبند. متاسفانه این تفکر غلطی است.»

محمود گبرلو در انتها به برنامه «هفت» و دورانی که تهیه‌ و اجرای آن را به عهده داشت اشاره کرد و حرف‌هایش را تمام کرد: «مدیریت در دورانی که برنامه «هفت» را اجرا می‌کردیم، حساسیت زیادی نسبت به رابطه تلویزیون و سینما نشان می‌داد. در آن زمان مدیریت تلویزیون تشخیص داده بود که از هنرمندان استفاده کند، مثل زنده‌یاد یدالله صمدی که سریالی ساخت که تا مدت‌‌ها می‌تواند از آن استفاده کند. من هم به شخصه در این برنامه به نقد اعتقاد داشتم اما نقد منصفانه... وقتی منتقد ثابت برنامه «هفت» قصد تخریب آثار و چهره‌ها را داشت، او را کنار گذاشتم و از حدود 40 منتقد در برنامه‌های مختلف دعوت کردم و نقدهای خوبی هم روی فیلم‌ها شد. معتقدم تنها دوره‌ای از «هفت» که مناظره و گفت‌وگو به معنای واقعی آن وجود داشت و نقد در راستای ارتقای فرم و تکنیک شکل گرفته بود، مربوط به زمانی‌ست که برنامه را تهیه و اجرا می‌کردم.»  

مازیار فکری‌ارشاد: مسعود فراستی به شکل مشخص در حال تخریب سینمای ایران است/ تک‌صدایی بزرگ‌ترین آسیبی است که برنامه‌های تلویزیون به سینما می‌زند

مازیار فکری‌ارشاد در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در مورد تاثیر منفی تلویزیون و برنامه‌‌های نقد سینمایی این مدیوم گفت: «چیزی که از نظر من مسجل است: نیت تلویزیون به‌خصوصی در هفت‌هشت سال اخیر، تخریب سینمای ایران بوده است. در برنامه‌ها با نگاهی منفی نسبت به سینما برخورد می‌شود. مشخصا این موضوع را می‌توان در برنامه «هفت» که پربیننده‌ترین برنامه سینمایی تلویزیون است، مشاهد کرد. سینمای ایران نقدهای زیادی دارد و من به عنوان یک منتقد وظیفه‌ام نقد این وضعیت است اما وقتی برنامه «هفت» با یک منتقد ثابت و یکی‌دو نفر دیگر که از جناح خاص سیاسی هستند، به یک برنامه تک‌صدایی بدل شده، نمی‌توانم ارزیابی‌ای داشته باشم جز این‌که نیت خیری در این ماجرا نیست.»

فکری‌ارشاد با اشاره به انتخاب افراد خاص برای حضور در برنامه‌‌های سینمایی که از تلویزیون نمایش داده می‌شوند، گفت: «تلویزیون در انتخاب منتقدان فرق قائل می‌شود. به عنوان کسی که دوره‌های مختلف برنامه «هفت»، مهمان این برنامه بوده‌ام، می‌گویم که انتخاب‌ها کاملا جناحی و از یک طیف خاص سیاسی است. شاید این برنامه منتقد ثابتی دارد که ادعا می‌کند به هیچ جناحی وابسته نیست و مستقل است اما مسعود فراستی به شکل مشخص در حال تخریب سینمای ایران است.»

این نویسنده و منتقد درباره چهره شدن افراد پس از حضور در برنامه‌های تلویزیونی و تاثیر تلویزیون در دیده شدن‌شان هم گفت: «تلویزیون تاثیر ویژه‌ای در شهرت یک منتقد دارد؛ همچنین تبدیل کردن صحبت‌های یک منتقد به سند و مدرک با مرور زمان... برای مثال یک بازیگر درجه چهار در یک سریال درجه چهارِ تلویزیونی بدل به چهره می‌شود. تلویزیون هر هفته یک چهره خاص را برای توده مخاطب نمایش می‌دهد و آن‌‎ها را منتقد سینمایی معرفی می‌کند و اتفاقی که رخ می‌دهد این است: بعد از مدتی حرف‌های منتقد _ حتی اگر اشتباه هم باشند _ برای مخاطب بدل به سند می‌شود، به‌خصوص منتقدی که به نقد شفاهی و به کلام مسلط باشد و به راحتی بتواند تحلیل‌های درست یا غلط ارائه بدهد و تاثیر بگذارد. از این نظر، تلویزیون تاثیر بسزایی در شهرت افراد دارد.»

او در مورد سیاست‌های کلان تلویزیون در قبال سینما گفت: «می‌پرسید این سیاست کلی صدا و سیماست؟ در دوره‌های گذشته گاهی اوقات رابطه نسبتا سازنده‌ای میان سینما و تلویزیون دیده می‌شد، اما در دوره فعلی هیچ  حسن نیتی در مدیریت کلان صدا و سیما نسبت به سینما نمی‌بینم؛ همچنین در بُعد کوچک‌‎تر، در اتاق فکر‌‎هایی که برنامه تولید می‌کنند هم با نوعی کینه با سینما برخورد شود. دلیلش را همه‌مان می‌دانیم: یک جناح سیاسی حاکم شده‎‌اند که برخی فیلم‌ها را می پسندند و تعدادی از فیلم ها را دوست ندارند که دست به تخریب‌شان می‌زنند.»

فکری‌ارشاد در ادامه افزود: «تصور می‌کنم سیاست حاکم بر صدا و سیما به این شکل است که برخی از فیلمسازان و فیلم‌ها که از لحاظ فکری به مدیران و اتاق فکرها نزدیکند، حمایت می‌شوند و دیگر فیلم‌ها از سوی آنها محکوم‌اند. می‌خواهند آن‌‎بخش را تقویت و بخش دیگر را تعطیل کنند. این واقعیت غیرقابل انکار است.»

این منتقد در مورد تاثیر چنین تفکری بر سینما گفت: «متاسفانه تا حدودی در تحقق هدف‌شان، موفق بوده‌اند. جدای از این موضوع که بخشی از افت فروش فیلم‌ها در اکران عمومی به مشکلات اقتصادی مردم برمی‌گردد، ولی بخش دیگر تاثیر  مخرب  منتقدان ثابت تلویزیونی است. البته قسمت‌های زیادی از سینمای ایران باید به شکل جدی نقد شود و اساسا فیلم باید نقد شوند اما وقتی فیلم‌های خوب به شدت تخریب می‌شوند و فیلم‌های بد مورد حمایت قرار می‌گیرند، این شائبه به وجود می‌‎آید که نگاهی غیرسینمایی حاکم و تفکری ضد سینمایی در جریان است.»

مازیار فکری‌ارشاد در آخر به منتقدانی که می‌توانند در برنامه‌‌های سینمایی حاضر شوند و روی مخاطب خود تاثیر بگذارند هم گفت: «در دوره‌های گذشته تنوع بیشتری شاهد بودیم و منتقدان از طیف‌های مختلف در برنامه‌ها حاضر می‌شدند اما بعدها منتقدان مورد اعتماد تلویزیون کم شدند و اکنون به انگشتان یک دست می‌‎رسد. این در حالی است که ما بیش از 10 منتقد داریم که به کلام مسلط هستند و کاراکتر ویژه‌ای برای حضور در برنامه های تلویزیونی دارند. تک‌صدایی در سازمان صدا و سیما و در زمینه نقد سینما، بزرگترین آسیبی است که برنامه‌های تلویزیونی به سینما می‌زنند و اگر این انحصار نشکند منجر به معضل‌های بیشتری در آینده نزدیک خواهد شد.»

مصطفی محمودی: نقد در تلویزیون هیچ تاثیری بر سینما ندارد/ بپسندید یا نپسندید سیما سیاست‌‌های خودش را دارد

مصطفی محمودی در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، درمورد عملکرد تلویزیون در حوزه نقد سینمایی و نگاه به نقد در شبکه‌های سیما گفت: «به نظرم تلویزیون غیر از مواردی معدود علاقه‌ای به طرح مسائل سینمایی و بحث راجع به فیلم‌های سینمایی در حوزه نقد ندارد. همانطور که متاسفانه در جامعه ما نیز میان تماشاگران به طور عام و حتی سینماگران، آنچنان که باید نقد مورد توجه قرار نگرفته و همواره مورد بی‌مهری بوده است.»

او درباره نقش تلویزیون در دیده و چهره شدن افراد و همچنین انتقادها نسبت به این مدیوم و سیاست‌هایش در دعوت از برخی چهره‌های خاص‌ گفت: «این بخشی از کارکرد رسانه‌هایی چون تلویزیون است که منتقدی بدل به چهره می‌شود. افرادی هم هستند که چندین بار در سال در برنامه‌‌های تلویزیونی شرکت می‌کنند اما ماندگاری نداشته و فراموش شده‌اند. درباره ناعادلانه بودن انتخاب مهمان‌ها در برنامه‌‌ها و یا دعوت از افراد خاص باید بگویم که این موضوع را قبول ندارم چون صدا و سیما به درستی و یا به اشتباه سیاست‌‌های خودش را دارد و در دعوت از افراد مجاز است طبق دلخواه خود عمل کند؛ چه ما بپسندیم و چه نپسندیم.»

مصطفی محمودی با رد تاثیرگذاری نقد در چرخه تولید و فروش سینمای ایران گفت: «فکر نمی‌کنم نقد تاثیری در دیده شدن و یا پس زدن یک فیلم توسط مخاطبان شود و معتقدم تنها کاربردی که نقد امروز برای ما دارد، کمک به ایجاد فرهنگ گفت‌وگو است. همانطور که بارها در تلویزیون راجع به آثار سینمایی حرف زده شده و هیچ تاثیری در سرنوشت فیلم نداشته است. از آنجایی که نقد آثار سینمایی موجب ناراحتی عوامل و یا قهر و رفتارهایی از این دست می‌شود، نقد جدی و حرفه‌ای می‌تواند فضای گفتمان را شکل بدهد و احترامی متقابل میان منتقد و فیلمساز به وجود بیاورد.»

محمودی با گلایه از جایگاه منتقد در محافل سینمایی و نادیده گرفته شدن کار آنها هم گفت: «این طور به نظر می‌رسد که منتقد مانند یتیمی است که هر کسی در هر جایگاه و مقام آنچنان که دوست داشته با او برخورد کرده است. به همین دلیل نقد در جامعه به جایگاهی که شایسته آن بوده دست نیافته است. کافی‌ست قدرت و تاثیر نقد را در هفت‌هشت کشور صاحب سینما در حوزه تولید و در حوزه اکران ببینید. متوجه خواهید شد منتقدان چطور می‌توانند روی کاهش و یا افزایش فروش فیلم و میزان دیده شدن آن تاثیر بگذارند. حالا این نقش پررنگ منتقدان در سینمای جهان را مقایسه کنید با منتقدان ایرانی و نسبت تاثیر آنها روی سینمای ایران...»

این منتقد با اشاره به نقش منتقدان در پدید آمدن چنین وضعیتی گفت: «بخشی از این عارضه متوجه خود منتقدان است. وقتی به تاریخ سینما نگاه می‌کنیم، منتقدان تاثیرگذاری را می‌بینیم که در 40 و 50 خورشیدی با نقدهای خودشان جریان‌ساز بوده‌اند. در حالی که در دهه‌های بعدی این اتفاق کمتر رخ داده و اکنون دیگر چیزی به عنوان منتقد تاثیرگذار و نقد جریان‌ساز نمی‌بینیم. از طرفی منتقد بودن برخی از افراد هم جای بحث دارد چرا که بر اساس قوانین برای عضویت در شورای مرکزی انجمن منتقدان خانه سینما باید چند نقد در سال نوشت. هستند کسانی که با چند نقد در رسانه‌‌ها _ نقدهایی که می‌تواند براساس آشنایی و دوستی چاپ شده‌ باشند _ نام منتقد را یدک می‌کشند.»

او در ادامه درمورد نقدهای سینمایی که در رسانه‌‌ها منتشر می‌شود، گفت: «با احترام به تمام منتقدان باید بگویم: ما در سینمای ایران نقد تخصصی نداریم و نقدهای ژورنالیستی به عنوان نقد منتشر می‌شوند. در نقد ژورنالیستی منتقد راجع به همه‌چیز از کارگردانی تا فیلم‌نامه و تصویربرداری و تدوین می‌نویسد، در حالی که نقد راجع به همه‌چیز نیست و موضوعی تخصصی است.»

مشتاق: تلویزیون دیگر جایی در نگاه منتقدان ندارد

زهرا مشتاق نویسنده، منتقد و تهیه‌کننده سینمای مستند که مجموعه‌مستندهایی چون «یک روز یک زن»، «بانو» و «خورشید واره‌ها» را برعهده داشته، بر این باور است که وقتی تلویزیون دریچه‌ای برای نشان دادن یک طیف خاص شده و دیدگاه‌‌های دیگر را انکار می‌کند، پس می‌توان نتیجه گرفت که رسانه ملی با جامعه طرف نیست.‌

زهرا مشتاق در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، درباره نقد و ضرورت آن گفت: «طبیعتا نقد می‌تواند سازنده باشد؛ نه تنها برای مخاطبان که به سازندگان اثر هم می‌تواند کمک کند. نکته مهم، اما مخاطبان هستند که به طور غیرمستقیم می‌آموزند که چگونه آثار را نگاه کنند؛ پس نشست‌ها و جلسات نقد آثار سینمایی و تلویزیونی، آموزشی غیرمستقیم برای بالا بردن سطح سلیقه مخاطب است و این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است.»

مشتاق درمورد تاثیرگذاری برنامه‌‌های تحلیلی در تلویزیون هم گفت: «وجود برنامه‌های سینمایی با محوریت نقد و تحلیل اتفاق خوبی است اما نمی‌دانم چرا چنین برنامه‌‌هایی استمرار نداشته؟ مقایسه کنید با برنامه‌ای مثل «نود» که تاثیر زیادی بر مردم در راستای شفافیت فوتبال و فضای ورزشی داشت. در حالی که شبکه‌های سه و پنج هم سال‌ها برنامه سینمایی داشتند اما شاید پرهیز از ورود به مسائل جدی برای شفاف‌سازی صورت نگرفت و جلوی اتفاق گرفته شد و همین موجب تاثیر کم‌رنگ برنامه‌‌های سینمایی بوده است. البته موارد کمی بوده و موضع‌گیری‌هایی در اتفاق‌های خاص سینمایی رخ داده اما این موضوع تداوم نداشته و اغلب به صورت فرعی و در حاشیه رخ داده است.»

او با انتقاد از تک‌صدایی در رسانه ملی گفت: «در کنار اهمیت نقد ما شاهد حضور چهره‌های ثابتی در تلویزیون در طول چندین سال هستیم که 99 درصد موارد هم از میان منتقدان مرد انتخاب شده‌اند، خبری از حضور زنان منتقد در برنامه‌‌های تلویزیونی نیست. انگار لیستی نانوشته از چند منتقد مانند خطوط قرمز وجود دارد که غیر از آنها کسی حق حضور در برنامه‌های سینمایی و نقد فیلم را ندارد.»

این منتقد در ادامه افزود: «تداوم دعوت از چهره‌ای ثابت در تلویزیون و استفاده از یک دیدگاه، موجب شاخص شدن یک شخص خاص در تلویزیون شده است، در حالی که این منتقد برای کسانی که حرفه‌شان نقد است، شاخص نیست ولی تلویزیون اصرار دارد یک نفر را به عنوان نگاه غالب معرفی کند و متاسفانه همین موجب فراگیر شدن این نوع نگاه به سینما و آثار روز شده است. عجیب است که این اتفاق در حالی روی داده که مخالفت‌های زیادی با تفکر و نگاه این شخص وجود دارد اما همچنان اصرار به حضور او در تلویزیون است؛ چرا؟ چون این افراد نماد یک تفکر خاص هستند.»

زهرا مشتاق معتقد است: «چطور یک نگاه می‌تواند سازنده باشد؟ آیا ما فقط یک نگاه و یک منتقد داریم؟ چندین نشریه و رسانه سینمایی در کشورمان فعالیت دارند و بسیاری از منتقدان در این رسانه‌‌ها مشغول به نوشتن و فعالیت هستند و به عنوان حرفه از این راه امرار معاش می‌کنند. آیا همه این افراد یک گرایش دارند؟ مسلما اینچنین نیست. چطور تلویزیون به عنوان رسانه جمعی فقط به یک نگاه توجه می‌کند و با استفاده از آدم‌های ثابت موجب دیده نشدن دیگران و صدا‌‌های دیگر می‌شود؟»

او در مورد دور شدن افراد شناخته شده از رسانه ملی گفت: «این اتفاق موجب شده تا بسیاری از افراد صاحب‌نام در حوزه‌های مختلف تلویزیون را تحریم کنند و حاضر به شرکت در برنامه‌های تلویزیونی نشوند و این موجب محدودتر شدن تلویزیون هم شده است. بگذارید مثالی بزنم، امروز برای تماشای مراسم افتتاح مجلس یازدهم شبکه خبر را تماشا می‌کردم؛ یک میان‌برنامه شبه‌تبلیغاتی با حضور بازیگران از شبکه خبر پخش شد و جز یک بازیگر چهره باقی کسانی که در این میان‌برنامه حضور داشتند، بازیگرانی معمولی بودند. سوال اینجاست که چه کسانی حاضرند در این وضعیت با تلویزیون همکاری کنند؟»

مشتاق با اشاره به ضعف تلویزیون به دلیل چنین تصمیماتی، افزود: «سیاست‌های مدیران سیما از طرفی تلویزیون را محدود کرده است. چرا شبکه نمایش خانگی _ فارغ از کیفیت آثاری که برای آن تولید می‌شود _ با رونق و استقبال مواجه است؟ وقتی تلویزیون دریچه‌ای شده برای نشان دادن یک طیف خاص و دیدگاه‌‌های دیگر را انکار می‌کند، پس می‌توان نتیجه گرفت که رسانه ملی با جامعه طرف نیست.‌ رسانه‌ای که بودجه‌اش از جیب تک‌تک مردم ایران تامین می‌شود گاهی حتی تاریخ معاصر را _ دورانی که پدران و مادران ما هم به یاد می‌آورند _‌ در سریال‌ها و برنامه‌ها تحریف می‌کند. این موضوع خجالت‌آور است و مسلم است مخاطب دیگر تلویزیون را تماشا نمی‌کند و سراغ مدیوم‌های دیگر چون شبکه نمایش خانگی و یا ماهواره می‌رود. سریال‌های رمضانی امسال را با کارهای سال‌‌های گذشته مقایسه کنید؛ دیگر خبری از سریال‌های ماندگار نیست و می‌توانید نزول تلویزیون و برنامه‌هایش را ببینید. این موضوع درمورد نقد هم صدق می‌کند.» 

او در آخر صحبت‌هایش را اینگونه تمام کرد: «متاسفانه دغدغه منتقدان دیگر رسانه ملی نیست و آنها نیازی به همکاری با تلویزیون نمی‌بینند. در واقع تلویزیون دیگر جایی در نگاه منتقدان ندارد و این موضوع خطرناکی است.»/

نظر شما